گازهای گلخانهای یک تهدید جدی برای انسانها و محیط به شمار میروند. گازهای گلخانهای از منابع زیادی سرچشمه میگیرند ولی سوختهای فسیلی، فرآیندهای صنعتی، جنگلزدایی و کشاورزی از عوامل اصلی به شمار میروند. آن چه در حال حاضر بیش از پیش باید مدنظر قرار گیرد توجه به نقش جنگلها و مراتع در ترسیب کربن اتمسفری است. ترسیب کربن عبارت است از تغییر دیاکسید کربن اتمسفری به شکل ترکیبات آلی کربندار توسط گیاهان و تسخیر آن برای مدت زمان معین. هدف از این تحقیق برآورد و مقایسه میزان ترسیب کربن توسط آتریپلکس و ورک، تعیین ارزش اقتصادی حاصل از ترسیب کربن و تعیین سهم خاک و گیاه در ترسیب کربن می باشد. این تحقیق بر اساس طرح کاملا تصادفی در قالب آزمایش فاکتوریل انجام شد. به منظور اندازه گیری کربن آلی خاک و گیاه به ترتیب از روشهای والکی بلک و احتراق استفاده شد. نتایج نشان داد که کربن ترسیب شده توسط آتریپلکس (۴۱۶۲۶ کیلوگرم در هکتار) بیشتر از ورک (۳۲۴۶۱ کیلوگرم در هکتار) و منطقه شاهد (۲۶۶۵۴ کیلوگرم در هکتار) می باشد. بنابراین میزان کربن آلی بیومس هوایی بیشتر از بیومس زیرزمینی و میزان کربن آلی عمق اول خاک بیشتر از عمق دوم به دست آمد. سهم خاک در ترسیب کربن در منطقه آتریپلکسکاری شده ۸۷ % و در منطقه ای که پوشش غالب مرتع ورک می باشد سهم خاک در ترسیب کربن ۲/۹۷ % می باشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که خاک در اکوسیستم های مرتعی مهمترین مخزن کربن آلی محسوب می شود.