زهرا گوهری، هایده آرا، هادی معماریان خلیل آباد،
سال ۹، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده
شناخت و ارزیابی پهنههای متأثر از فرسایش بادی، ابزار مهمی برای مدیران و برنامهریزان در راستای توسعه ی پایدار مناطق مختلف می باشد. امروزه روشهای مختلفی برای پهنهبندی اراضی متأثر از فرسایش بادی در جهان وجود دارد که مهمترین آنها، استفاده از تصاویر ماهواره و الگوریتمهای مختلف طبقهبندی است. در این تحقیق به منظور تفکیک کاربری های مهم در منطقه ی بیابانی دشت سرخس، از سه تکنیک طبقه بندی نظارت شده و تصویر ماهواره ی لندست ۸ سال ۲۰۱۵ استفاده شد. روش منتخب پس از بررسی کلیهی الگوریتم های طبقه بندی شامل روش پیکسل پایه، الگوریتم حداکثر احتمال، روش شیءگرا، الگوریتم ماشین بردار پشتیبان و روش درخت تصمیم گیری و تلفیق دو الگوریتم فوق است. به منظور صحت سنجی نتایج علاوه بر استفاده از پارامترهای دقت کل، ضریب کاپا، ماتریس دقت تولیدکننده و تولید شده، از دو پارامتر مغایرت کمی و مغایرت تخصیصی نیز استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که روش درخت تصمیمگیری با دقّت کل ۸۷% ، شاخص کاپای ۸۲% ، مغایرت کمی ۶,۷% و مغایرت تخصیصی ۵,۶% نسبت به دیگر روشها مانند روش پیکسل پایه و شیءگرا به ترتیب با دقّت کل ۸۳% و ۸۰% ، شاخص کاپای ۷۸% و ۷۵% ، مغایرت کمی ۱۰,۴% و ۸۳% و مغایرت تخصیصی ۶,۱% و ۷,۶% ، از دقّت و صحّت بالاتری برخوردار است؛ به گونهای که مساحت اراضی ماسهای شامل تپهها و پهنههای ماسهای در حدود ۱۳۴۹ کیلومتر مربع برآورد شد. بیشترین گستردگی این اراضی، در بخشهای مرکزی منطقه و عمدتاً در مجاورت عناصر زیستی و فیزیکی میباشد. علاوه بر آن، با مقایسه ی مساحت نقشههای تولید شده مشخص شد که مساحت کاربریهای سطوح آبی و اراضی کشاورزی تقریباً نزدیک به هم بوده و بیشترین اختلاف مساحت مربوط به کاربریهای مراتع، اراضی بایر و پهنههای ماسهای است.
صیاد اصغری، روح اله جلیلیان،
سال ۱۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده
استخراج کاربریها و تحلیلهای بعد از آن، با قدرت تفکیک مکانی تصاویر ماهوارهای رابطهی مستقیمی دارد؛ از این رو، به علت در دسترس نبودن و هزینهبر بودن تصاویر با قدرت تفکیک مکانی بالا، استفاده از تصاویری نظیر لندست و سنتینل به خصوص در مناطقی که در آن اختلاط طیفی وجود دارد، میتواند به نتایجی منجر شود که با واقعیت زمینی اختلاف فاحشی دارد. شاخصهای طیفی با اتکا بر قدرت تفکیک رادیومتریکی، میتواند در استخراج و تفکیک کاربریها کارگشا باشد؛ از این رو، در پژوهش حاضر روند تغییرات شاخصهای NDVI و SAVI با استفاده از تصاویر لندست در سالهای ۱۳۶۶، ۱۳۷۹ و ۱۳۹۶ بررسی شد. با اعمال آستانههای مورد نظر بر روی شاخصهای مذکور، به کلاسهای خالص دست خواهیم یافت. مقایسهی این موارد نشان داد که کلاس خاک و کشت آبی در دورهی ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۹ تغییرات اندکی داشتهاست؛ اما در سال ۱۳۹۶ نسبت به ۱۳۶۶ و ۱۳۷۹، سطح زیر کشت آبی روند افزایشی داشته که هر دو شاخص NDVI و SAVI این امر را نشان میدهند. در دورهی ۱۳۶۶ تا ۱۳۹۶، این افزایش برای شاخص SAVI ۴۱۰۶ هکتار و برای شاخص NDVI ۳۸۳۸ است. اختلاف ۲۶۸ هکتاری این دو شاخص نیز با توجه به وسعت منطقهی مورد مطالعه قابلاغماض و چشمپوشی است. این افزایش بهتبع با کاهش کلاس خاک همراه است. این نتایج، استفادهی بیرویه از آب رودخانه و سفرههای زیرزمینی را در سالهای اخیر نشان میدهد. شاخصهای مورد مطالعه در این پژوهش، به علت اختلاط طیفی نمیتوانستند به خوبی مسیر رودخانه را استخراج کنند؛ به همین سبب، از تحلیل مؤلفههای اصلی استفاده شد. نتایج این روش در استخراج مسیر رودخانه، مطلوب ارزیابی میشود. به علت عدم دخالت کاربر، برخلاف الگوریتمهای طبقهبندی شیءگرا و پیکسل پایه در این فرایند (اعمال شاخصهای طیفی) از اطلاعات طیفی باندهای مورد استفاده بهره گرفته میشود که صحت آنها، به اندازهی قدرت تفکیک رادیومتریکی سنجندههای مورد استفاده است.