دانشیار گروه جغرافیا، دانشکده ی علوم انسانی، دانشگاه زنجان ، jafarihas@yahoo.com
چکیده: (3579 مشاهده)
کارستی ـ فیکاسیون عمل انحلال سنگهای کربناتی، تحت تأثیر عوامل مختلف و حاصل دخالت مشترک مورفودینامیک درونی (ساختار زمینشناسی و لیتولوژی) و بیرونی (اقلیم، ارتفاع، پوشش گیاهی و زمان) است. ارتفاع بهعنوان یک عامل بیرونی، بر مقدار بخارآب و گردوخاک موجود در هوا اثر میگذارد، شرایط دمایی و بارشی را تغییر میدهد و فرم نهایی زمین از این تغییرات تأثیر میپذیرد. هدف این مقاله، بررسی تفاوتهای فیزیوگرافی زیرحوضههای آهکی زاگرس با توجه به تغییر ارتفاع و تفسیر تفاوتها در زمینهی عناصر دمایی و بارشی است. با توجه به وسعت ۳۸۱۱۴۰ کیلومترمربعی زاگرس و پراکندگی لیتولوژی آهک در مناطق ارتفاعی مختلف، با استناد به منابع اسنادی (نقشههای زمینشناسی 1:100000، لایهی مدل رقومی ارتفاع با قدرت تفکیک 5/12 متر و نقشههای توپوگرافی 1:50000) ابتدا زیرحوضههای واقع در این نوع لیتولوژی تفکیک شد. سپس پارامترهای فیزیوگرافی (طول حوضه، مساحت، فاکتور فرم، فاکتور شکل، نسبت کشیدگی و ضریب ناهمواری) زیرحوضهها نیز برآورد شد. بررسی خصوصیات فیزیوگرافی حوضهها در زمینهی ارتفاع نشان میدهد که کشیدگی و طول زیرحوضهها با افزایش ارتفاع در کل زاگرس با ضریب تبیین 5/0 بیشتر میشود. نتایج حاصل شده نشان می دهد که افزایش ضریب کشیدگی و طول حوضه در مناطق آهکی، دال بر انحلال بیشتر است و فاکتور شکل و فاکتور فرم با ضریب تبیین 53/0 برای کل زاگرس، نزدیک شدن شکل هندسی حوضه به مربع و مستطیل را نشان می دهد و تقریباً نتایجی همانند ضریب کشیدگی حوضه را منعکس می سازد. فرسایش در سطح یک حوضه ممکن است توزیع همگن یا ناهمگن داشته باشد؛ در صورتی که ضریب ناهمواری در یک حوضه زیاد باشد، نشاندهنده ی تغییر توزیع فرسایش از همگن به ناهمگن است. در مناطق آهکی هر چه ارتفاع بیشتر میشود، ضریب ناهمواری به دلیل فرسایش ناهمگن سطحی به طور متوسط 6/0 درصد افزایش میباید.