مرکز پژوهشی علوم جغرافیا و مطالعات اجتماعی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار ، s.pourhashemi@hsu.ac.ir
چکیده: (211 مشاهده)
پدیده گرد و غبار یکی از مهمترین معضلات زیست محیطی در نواحی خشک و نیمه خشک جهان است که آثار زیانباری بر سلامت انسان و محیط زیست دارد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی کانونهای برداشت گرد و غبار و پهنه بندی خطر آن با استفاده از مدلهای جنگل تصادفی (RF)و رگرسیون تطبیقی چندمتغیره اسپیلاین (MARS) در استان ایلام می باشد. بدین منظور 38 کانون برداشت گرد و غبار در منطقه مورد مطالعه با استفاده از شاخص های سنجش از دوری شناسایی شد. از مجموع کانونهای شناسایی شده، 70 درصد (27 کانون برداشت گرد غبار) جهت مدلسازی و 30 درصد (11 کانون برداشت گرد و غبار) جهت ارزیابی استفاده شد. سپس 7 عامل شامل خاک، لیتولوژی، شیب، شاخص پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI) ، فاصله از رودخانه، واحدهای اقلیمی و کاربری اراضی به عنوان متغیر مستقل و مؤثر بر کانون برداشت گرد و غبار تهیه شد. سپس با استفاده از مدلهای RF و MARS نقشههای پهنه بندی خطر گرد و غبار تهیه گردید. نتایج هر دو مدل حاکی از آن است که کاربری اراضی بیشترین تأثیر را در ایجاد کانونهای برداشت گرد و غبار داشتهاند. همچنین نتایج نشان داد که کاربری مراتع فقیر بیشترین کانون برداشت گرد و غبار را دارا می باشد. نتایج بیان کننده آن است 6/16 درصد از مساحت استان ایلام در منطقه با حساسیت کم، 3/42 درصد در منطقه با حساسیت متوسط، 23 درصد در منطقه با حساسیت زیاد و 1/18 درصد در منطقه با حساسیت خیلی زیاد قرار دارد. ارزیابی مدلها با استفاده از منحنی ROC نشان داد که در رابطه با میزان نرخ موفقیت، مدلهای RF و MARS به ترتیب دارای دقت 91/0 و 86/0 میباشند. هر 2 مدل همبستگی بالایی بین نقشههای حساسیت و پراکنش کانونهای گرد و غبار را نشان میدهند. اما بطور کلی مدل RF دقت بالاتری نسبت به مدل MARS دارد.