گروه مهندسی عمران، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس، ایران ، amirii@hormozgan.ac.ir
چکیده: (24 مشاهده)
تحلیل و پیشبینی تغییرات کاربری اراضی، یکی از گامهای کلیدی در مدیریت تغییرات محیطی و کنترل فرسایش سرزمین به شمار میرود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی روندهای تغییر کاربری و تأثیر آن بر فرسایش محیطی در شهر ساحلی بندرعباس انجام شده است. که برای دستیابی به این هدف، ابتدا تغییرات کاربری اراضی در بازهی زمانی 1990 تا 2020 با استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست- سنجندههای TM (1990)، ETM+ (2000) و OLI (2013 و 2020) و تولید نقشه کاربری با الگوریتم حداکثر احتمال (MLC) در نرمافزار ENVI انجام شد. سه طبقهی کاربری شامل پهنه آبی، نواحی مسکونی و اراضی بایر برای محدوده مطالعاتی بندرعباس (ابعاد 15×15 کیلومتر) شناسایی شد. برای شناسایی تغییر و تبدیل کاربریهای اراضی طی 30 سال از مدل آشکارسازی تغییرات سرزمینی LCM و برای پیشبینی تغییرات و مسیر توسعه شهری از مدل اتوماتای سلولی-زنجیره مارکوف CA-Markov استفاده گردید. برای صحتسنجی و اعتبارسنجی نقشههای تولیدشده از ضریب کاپا استفاده شد. نتایج مدل LCM نشان داد که در در سالهای بین 1990 تا 2020، بیشترین تغییرات مربوط به تبدیل اراضی بایر به نواحی سکونتگاهی با میزان 83/4480 هکتار بوده است. در تغییرات کلی نیز نواحی سکونتگاهی با 4537+ و اراضی بایر با 4541- هکتار بیشترین تغییرات را داشتهاند. بیشترین توسعه شهری در بخش شرقی هسته مرکزی شهر بندرعباس شامل محلات گلشهر شمالی، دامایی، شهرک گاز، شهرک الهیه جنوبی و شمالی، شهرک طلائیه و توحید و در نواحی شمالغربی، شهرک مسکونی پیامبراعظم بهعنوان پروژه مسکن مهر بوده است. نتایج مدل زنجیره مارکوف نشان داد که تا سال 2050، میزان 1695 هکتار از اراضی بایر به نواحی سکونتگاهی تبدیل خواهد شد و اراضی سکونتگاهی- فضای سبز شهری از 8746 هکتار در سال 2020 به 9868 هکتار در سال 2050 خواهد رسید و مسیر توسعه شهری بندرعباس به سمت نواحی شمالشرقی و شمالغربی خواهد بود. این یافتهها ضمن فراهم آوردن مبنایی علمی برای برنامهریزی کاربری زمین، به شناخت نواحی مستعد رشد کالبدی شهر کمک میکند. با توجه به شرایط خاص محیطی بندرعباس و محدودیتهای طبیعی در توسعه شهری، چنین تغییراتی میتوانند زمینهساز دگرگونی در ویژگیهای سطح زمین، الگوهای زهکشی و پتانسیلهای فرسایشپذیری در مقیاس محلی باشند. بنابراین، نتایج این مطالعه میتواند به عنوان پایهای برای مطالعات تکمیلی در زمینه ارزیابی اثرات ثانویه تغییر کاربری بر فرسایش محیطی در مناطق ساحلی مورد استفاده قرار گیرد.